سفارش تبلیغ
 RSS  | خانه | شناسنامه | پست الکترونیک | پارسی بلاگ

کلب المهدی - شبهای پیشاور

بسم الله الرحمن الرحیم (جمعه 86/4/8 ساعت 5:33 عصر)

سلام دوستان :

خیلی وقته که مطلبی جدید بر روی وبلاگ من مشاهده نمیشه

(البته بعد از فیلتر شدن وبلاگ قبلی من )

در این تاپیک ، من یک فایلی را برای شما گذاشتم که رساله ای هست در مورد شهادت بی بی مظلومه ( س ) با استمداد از کتب اهل سنت.

امیدوارم که برای همه مفید باشد.

در پناه حق باشید

یا علی

http://amoonaser.persiangig.com/amoonaser.parsiblog/shahadat%20bibi.doc


  • نویسنده: کلب المهدی

  • نظرات دیگران ( )

  • بسم الله الرحمن الرحیم (سه شنبه 86/3/22 ساعت 12:2 صبح)

    پیامبر مشروب میخورد ! ( العیاذ بالله ثم العیاذ بالله )

    -----------------------------------------------------

    صحیح بخاری - کتاب النکاح - باب 77 ( قیام المراه علی الرجال فی العرس و خدمتهم بالنفس )

    صحیح بخاری - کتاب النکاح - باب 78 ( النقیع و الشراب الذی لا بسکر فی العرس )

    صحیح مسلم - کتاب الاشربه - باب 9 ( اباحه النبیذ الذی لم یشتد و لم تصر مسکرا )

    -----------------------------------------------------

    وقتی ابو سعید ساعدی عروسی کرده بود ، پیامبر و اصحابش را دعوت کرد. برای آنها غذایی ساخت و آورد که تناول کنند.در همان حال همسرش ام اسید ، چند دانه خرما را در ظرف کوچکی از سنگ خیساند. وقتی پیامبر از غذاخوردن فارغ شد ، آن زن خرماها را مخلوط کرد و به پیامبر داد که بیاشامد و بدینسان میخواست که بهتر و بیشتر پذیرایی کند.

     

    ***دوستان ! یعنی پیامبر خدا ، نبیذ خوردند!!!! با همین احادیث جعلی بود که نبیذ و آبجو خوردن آزاد شد.!!!!!!!!

    آری دوستان . این بود چند نمونه اندک از بسیار توهینهای آقایان اهل سنت به ساحت مقدس پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم ).

    آیا واقعا پیروان سنت هر شخص ؛ بعد از گذشت تنها ??? الی ??? سال از عصر او ؛ زبان به تحریف و توهین میگشایند ؟

    در مطلب آینده ؛ به میزان احترام و خضوع اهل تشیع ( اهل سنت واقعی ) به ساحت مقدس پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در کتابهایشان خواهیم پرداخت.


  • نویسنده: کلب المهدی

  • نظرات دیگران ( )

  • بسم الله الرحمن الرحیم (سه شنبه 86/3/22 ساعت 12:2 صبح)

    سلام دوستان :

    اهل سنت خود را پیروان راستین پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم ) میدانند. حال بر آنیم که دیدگاه اهل سنت را در مورد پیامبر اکرم ( ص ) بر اساس 2 کتاب معتبر حدیثی آنان یعنی صحیح بخاری ( تالیف محمد بن اسماعیل بخاری )  و صحیح مسلم ( تالیف مسلم بن حجاج نیشابوری) بیان کنیم.

    قبل از هر چیز به نظرات چند تن از علمای اهل سنت در مورد این 2 کتاب توجه فرمایید :

    نظر علمای اهل سنت در مورد صحیحین

    1)      محمد بن یوسف شافعی میگوید : اولین کتاب حدیث ، صحیح بخاری و بعد از آن صحیح مسلم است و این دو کتاب بعد از قرآن مجید صحیحترین کتابهی مکی می باشند. (هدی الساری ج2 ص8)

    2)      ذهبی میگوید : صحیح بخاری در عالم اسلام بزرگترین کتاب ، بلکه بعد از قرآن بهترین کتابهاست .( ارشاد الساری ج1 ص29)

    3)      امام الحرمین میگوید : اگر کسی قسم بخورد که تمام احادیث صحیحین مطابق با واقع و همه آنها گفتار رسول خدا ( ص ) است ، قسم او درست و کفاره ای بر او نیست .زیرا تمام امت اسلامی بر صحت احادیث این دو کتاب اتفاق دارند. ( شرح نووی بر صحیح مسلم ج1 ص19 )

    4)      ابن حجر مکی میگوید : صحیح بخاری و صحیح مسلم به اتفاق و اجماع علما، پس از قرآن صحیحترین کتابها هستند.( صواعق المحرقه ص 9 و تطهیر الجنان ( در حاشیه صواعق ) ص20 که فقط بخاری را ذکر کرده ست )

    حال به بررسی چند حدیث در مورد پیامبر اکرم می پردازیم بنا بر اقوال جنابان بخاری و مسلم :

    پیامبر فریب میدهد !

     

    ---------------------

    صحیح بخاری - کتاب الاستئذان - باب 11 ( الاستئذان من اجل البصر )

    صحیح بخاری - کتاب الدیات - باب 23 ( من اطلع فی بیت قوم ففقاوا عینه فلا دیه له )

    صحیح مسلم - کتاب الآداب - باب 9 ( تحریم النظره فی بیت غیره )

    ---------------------

    از انس بن مالک نقل کرده اند : مردی مخفیانه به درون یکی از اطاقهای پیامبر نگاه میکرد ،پس پیامبر

    کاردی برداشت و من نگاه میکردم که گویا میخواست آن مرد را فریب دهد تا او را با کارد بزند.

    پیامبر مسلمانان را قطعه قطعه میکند !

    -----------------------------------------

    صحیح بخاری - کتاب الطب - باب 5 ( الدواء بالبان الابل )

    صحیح مسلم - کتاب القسامه و المحاربین - باب 2 ( حکم المحاربین والمرتدین )

    -----------------------------------------

    ثابت از انس نقل میکند : که مردمی بیمار بودند.رض کردند : ای رسول خدا ! ما را پناه ده و اطعاممان کن.پیامبر دستور داد که نزد شترچرانش بروند و از شیر و بول ( ادرار ) شتر بیاشامند.( آنها نزد شترچران رفتند و از شیر و بول آشامیدند ) و درمان شدند.پس شترچران را کشتند و شتر را دزدیدند،(پیامبر آگاه شد و در پی آنها فرستاد، آنها را آوردند ) پس دستها و پاهایشان را قطع کرد و با میخهایداغ چشمهایشان را بیرون آورد.پس دیدم مردی از آنها را که زبان بر روی زمین می مالید تا می مرد.( سلام گفت : به من خبر رسید که حجاج به انس گفت : مرا حدیث کن از شدیدترین مجازاتی که پیامبر مجازات کرده است؛پس او این حدیث را برایش نقل کرد.این خبر به حسن رسید، گقت : ایکاش این حدیث را برای حجاج نقل نمیکرد.)

    *** دوستان ! ( العیاذ بالله ) آیا پیامبر این آیه را نخوانده بودند : " و اگر خواستید مجازات کنید ، پس همانگونه که مورد ستم قرار گرفته اید ، عقاب و مجازات کنیدو اگر صبر کنید ، برای صابران بهتر است.(نحل 126)

    ادامه دارد ...

     

     

     

     


  • نویسنده: کلب المهدی

  • نظرات دیگران ( )

  • بسم الله الرحمن الرحیم (سه شنبه 86/3/22 ساعت 12:2 صبح)

    سلام دوستان

    شهادت

     بی بی مظلومه دو عالم حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها )

    بر فرزندشان

     حضرت مهدی ( عج )

    تسلیت باد.


  • نویسنده: کلب المهدی

  • نظرات دیگران ( )

  • بسم الله الرحمن الرحیم (سه شنبه 86/3/22 ساعت 12:2 صبح)

    پیامبر و شهوترانی مفرط !

    ---------------------------

    صحیح بخاری - کتاب الغسل - باب 12 ( اذا جامع ثم عاد )

    ---------------------------

    معاذ بن هشام گفت : پدرم از قتاده و او از نس بن مالک روایت کرده که پیامبر در یک ساعت از شب یا روز بر زنهایش که عددشان یازده بود ، میگذشت و با همه همبستر میشد !!! راوی گوید : به انس گقتم : مگر اینقدر توان دارد ؟ گفت : صحبت ما در این بود که او نیروی سی نفر مرد را داراست!!!!

    *** دوستان ! انس از کجا فهمید که پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در یک روز بر همسرانشان وارد میشوند ؟ آیا پیامبر به او گفته است یا خودش دیده ؟!! ( العیاذ بالله ) و او از کجا فهمید که رسول خدا نیروس سی مرد را دارد ؟!!! ( العیاذ بالله ثم العیاذ بالله )

    ---------------------------

    صحیح مسلم - کتاب الطهاره ( ج1 ص187 ) :

    از ابوالزبیر و او از جابر بن عبدالله نقل کرده که ام کلثوم از عایشه روایت میکند که گفت : مردی از رسول خدا راجع به مردی پرسید که با همسرش همبستر میشود، سپس از غسل کردن  تنبلی میکند ، آیا بر آن دو نفر غسل واجب است؟عایشه میگوید که خود در کنار پیامبر نشسته بود  که پیامبر در پاسخ میگوید : من و این ( عایشه ) همین کار را میکنیم و بعد غسل میکنیم!!!

    *** دوستان ! شاید پدران سازندگان این احادیث ، در جمع مردم سخن از همبستر شدن با زنانشان را میگفتند که این چنین تهمتهایی به ساحت مقدس رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم ) میکنند!

    رقص و موسقی در حضور پیامبر !

     

    ------------------------------------

    صحیح بخاری - کتاب النکاح - باب 48 ( ضرب الدف فی النکح و الولیمه )

    صحیح بخاری - کتاب المغازی - باب 12 ( حدثنی خلیفه )

    ------------------------------------

    بشر بن مفضل از خالد بن ذکوان نقل میکن که ربیع دختر معوذ بن عفراء گوید : وقتی مجلس عقد من بود ، پیامبر وارد شد و همانگونه که شما نشسته اید ، او هم بر فرش من نشست. کنیزکانی داشتم که مشغول نواختن دف بودند و درباره کشتن پدرانم در روز بدر نوحه سرایی میکردند که ناگهان یکی از آنان گفت : و در میان ما پیامبری هست که از فردا خبر دارد. پس پیامبر فرمود : این سخن را رها کن و شعرت را بخوان !!!!!

    ***

    صحیح بخاری - کتاب العیدین - باب 2 ( الحربا و الدرق یوم العید )

    صحیح بخاری - کتاب الجهاد - باب 81 ( الدرق )

    عایشه گوید : پیامبر بر من وارد شد در حالیکه دو کنیز نزد من نشسته بودند و مشغول خواندن ترانه ای هیجان انگیز بودند؛پس او بر رختخواب دراز کشید و رویش را برگرداند.ناگهان ابوبکر وارد شد ، بر من  عصبانی شد و گفت : تنبور شیطان را کنار رسول الله آورده ای ؟ پیامبر به او گفت : رهایشان کن !!وقتی او متوجه نبود ، به آن دو کنیز اشاره کردم که بیرون روند و آنها بیرون رفتند.

    ***

    صحیح بخاری - کتاب العیدین - باب 2 ( الحرب و الدرق یوم العید )

    صحیح بخاری - کتاب الجهاد - باب 81 ( الدرق )

    عایشه گوید : روز عید بود و سودانی ها مشغول بازی با سپر و خنجر بودند. از رسول الله می پرسیدم که میشود به آنها  نگریست؟ و میفرمود : مگر میل داری نگاه کنی ؟ گفتم : آری! او مرا به پشت خود گرفت ، در حالیکه صورتم روی صورتش بود. و میگفت : فرزندان رفده ( بنی رفده ) آرامتر! . وقتی خسته شدم گفت : کفایت کرد ؟ گفتم : آری! گفت : حالا برو!!!!!

    ***

    صحیح بخاری - کتاب النکاح - باب 114 ( نظر المراة الی الحبش و نحوهم من غیر ریبه )

    صحیح مسلم - کتاب الصلوه العیدین - باب 4 ( الرخصه فی العب الذی لا معصیه فیه فی ایام العید ) –

    عایشه گوید : پیامبر مرا در عبای خود پوشانده بود و من به حبشی ها نگاه میکردم که مشغول بازی در مسجد بودند. و همینطور  مرا در بر گرفته بود تا خودم خسته شدم! پس قدر زن کم سن وسالی که به لهو خیلی علاقمند است را بدانید!!!!

    ***

    صحیح مسلم - کتاب الصلوه العیدین - باب 4 ( الرخصه فی العب الذی لا معصیه فیه فی ایام العید )

    عایشه گوید :  روز عیدی بود که برخی از حبشی ها آمدند و مشغول رقصیدن در داخل مسجد بودند. پیامبر مرا طلبید . من سرم را روی دوشش  گذاشتم و همواره به بازی آنها می نگریستم و بر همین حال بودم تا وقتی که خسته شدم و کنار رفتم.!!

    ادامه دارد .....

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     


  • نویسنده: کلب المهدی

  • نظرات دیگران ( )

  •    1   2      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    بسم الله الرحمن الرحیم
    بسم الله الرحمن الرحیم
    بسم الله الرحمن الرحیم
    بسم الله الرحمن الرحیم
    بسم الله الرحمن الرحیم
    [عناوین آرشیوشده]
  • بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 4 بازدید
    دیروز: 4 بازدید
    کل بازدیدها: 78956 بازدید
  • درباره من
  • لوگوی وبلاگ من
  • کلب المهدی - شبهای پیشاور
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •